bawić się به بازی کردن، پاداش، سرگرم کردن، خنده دار، دستکاری کردن ادامه... بِه بازی کَردَن، پاداش، سَرگَرم کَردَن، خَندِه دار، دَستکاری کَردَن دیکشنری لهستانی به فارسی