جدول جو
جدول جو

معنی bawić się - جستجوی لغت در جدول جو

bawić się
به بازی کردن، پاداش، سرگرم کردن، خنده دار، دستکاری کردن
دیکشنری لهستانی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تکان خوردن، تکثیر، درد کشیدن، دردناک، لرزیدن، ویسکوزیته
دیکشنری لهستانی به فارسی
ترسیدن، لرزیدن
دیکشنری لهستانی به فارسی
اسباب بازی کردن، ترش
دیکشنری لهستانی به فارسی